ارسال شده توسط امیـــــــــــر مرشدی در 89/6/27:: 12:23 عصر
شب گذشته شبکه یک رسانه ملی برای دومین بار فیلم سینمایی" ورطه "را که در آن انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس به عنوان بخشی از شرارت روی زمین در قرن گذشته معرفی شده بود، در معرض تماشای مخاطبان خود قرار داد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی مشرق، سینمایی ورطه به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون سرباز کهنه کار سینمای یهودی امریکا، ماجرای گروهی کاوشگر دریایی آمریکایی است که در زمان جنگ سرد برای خنثی سازی بمب های اتمی یک زیردریایی ساقط شده به اعماق اقیانوس غوص می کنند.
حوادث مرموز زیر آب و تغییرات اقلیمی فراگیر در همه سیاره زمین که در ابتدا تصور می شود توطئه شوروی باشد، قهرمانان داستان را با موجوداتی ماورائی به نام NTI ها (Non-terrestrial intelligence حیات غیرخاکی) آشنا میکند. موجودات ماورائی که عنصر آب مسخَر آنهاست این توانایی را دارند که تمامی آبهای روی زمین را کنترل کنند و سونامی های غول آسا بیافرینند.
موجودات ماورائی در منزلگاه خود که چیزی شبیه به معبد با معماری خاص است به نماینده انسان ها نشان میدند که به دلیل شرارت و فساد برخی انسان ها در زمین، ناچارند دست به نابودی نسل بشر بزنند، چرا که بر اساس پیشبینی آنها انسان ها به زودی در جنگی اتمی همه زمین را نابود خواهند کرد و اکنون وظیفه رب النوع و الهه آبهاست که از این پایان ناگوار برای زمین جلوگیری کنند. کانون فساد و شرارت در زمین در تصاویری از سوی الهه آبها به انسان نشان داده می شود، این تصاویر شامل صحنه های از جنایات جبهه کمونیستی چین و کره شمالی و تصاویری از انقلاب اسلامی سال 57 ایران و دوران دفاع مقدس است که رزمندگان اسلام را در جبهه نبرد نشان میدهد.
در یکی از این تصاویر بسیجی که در حال بستن پیشانی بند با شعاری شبیه به لبیک یا خمینی است به وضوح قابل تشخیص است. این تصاویر بدون کوچکترین تعدیل و تغییری شب گذشته از رسانه ملی پخش شد.
در این فیلم محور شرارتی که سرنوشت زمین را با نابودی رقم خواهد زد جبهه کمونیسم و اسلامگراهای ایران هستند که جنگ اتمی پایانی را رقم خواهند زد. با توجه به موفقیت غرب در نابودی نازی های آلمان و جبهه کمونیسم اکنون تنها اسلام گرایی ایران باقی مانده است.. جالب این است که در پایان داستان الهه آبها تصمیم میگیرد از نابودی همه انسان ها صرف نظر کند، به این دلیل که قهرمان امریکایی فیلم نیز در میان انسانهاست. الهه آبها جملات قهرمان امریکایی را که در آنها داوطلبانه حاضر شده است برای خنثی سازی خطر بمب اتمی، خود را قربانی کند، به او یادآوری می نماید و او را متوجه میکند تا زمانی که شماها برای دفع خطرهای ناشی از کانون های شرارت حاضر به فداکاری و قربانی نمودن خود هستید، زمین در امان است و نیازی به نابودی همه انسان ها نیست. این درست همان ایده رسانه ای است که در حال حاضر در پروژه رسانه ای 2012 و جریان های مشابه علیه جمهوری اسلامی ایران در حال انجام است.
نکته حائز اهمیت در پخش این سینمای ترویج و تبلیغ مکتب عرفانی خاصی است که «نیایش طبیعت» نامیده میشود. در این مکتب جدید که بر اساس الهیات طبیعی قوام یافته و برای مقابله با الهیات وحیانی به آن دامن زده میشود، ارتباط دورنی با رب النوع ها و الهه های پدیده های طبیعی چون دریا، آسمان، آتش، درختان و کوه ها به عنوان کلید سعادت معرفی شده است؛ چرا که یکی شدن با روح طبیعت ( و نه هستی به معنای عام) جوهره دین طبیعی ای است که پیش از تسلط ادیان مذکر ( مسیحیت و اسلام) در همه جوامع بشری وجود داشته و عرفان سرخپوستی هندوئیسم و شمنیزم نمونه های از این میراث پیشا مسیحی است.
مبلغان این دین کفرآلود جدید که نیایش با طبیعت را جایگزین توحید و پرستش خدا می دانند در حال حاضر به طور گسترده در کشورهای مختلف و حتی ایران مشغول به فعالیت هستند که حلقه کیهانی در ایران و مدرسه عرفانی چهار باد در امریکای شمالی (کانادا و ایالات متحده) نمونه های کوچکی از آنهاست.
این آموزه ها که به میراث یهودی کابالا متکی است با آمیزش جدیدی که با هندوئیسم و عرفان های سرخپوستی و امریکای لاتین یافته است، در فیلم های سینمایی هالیوود به شدت ترویج میشود. جمیز کامرون که سالهای زیادی را در سرزمین های اشغالی به بررسی و مطالعه عرفان کابالا پرداخته است در آثار جدید خود به صراحت از بی اعتباری اعتقاد مسیحی و استحکام میراث یهودی کابالا سخن گفته است که تبلور آن را می توان در فیلم حیرت انگیز آواتار با فروش اسطوره ای یک و نیم میلیارد دلاری و یا فیلم تابوت گمشده مسیح مشاهده کرد. فیلم ورطه نیز از این قاعده مستثنی نیست و با انتقال مفاهیم و مبانی پنهانی از عرفان کابالا و الهیات طبیعی در خصوص نیایش با طبیعت، از سالها پیش زمینه ظهور و گسترش اقبال به این میراث فتنه انگیز یهودی را مهیا ساخته است.
توجه به این نکته ضروری است که طبیعت گرایی در کابالا با آنچه تحت عنوان دوستداری محیط زیست در میراث اسلامی وجود دارد بسیار متفاوت است و نباید شباهت ظاهری آنها سبب توجیه استفاده از محصولات متعدد فرهنگی کانون های صهیونیستی در این خصوص شود.
آموزگاران طبیعت گرایی کابالیستی همچون اَل گور (رقیب انتخاباتی دور اول جورج بوش) از دوستی با طبیعت و حمایت از آن سخن نمیگویند بلکه در آثار خود به صراحت از طبیعت گرایی به عنوان یک دین و آئین نیایش سخن میگویند که به دلیل حضور ادیان خودساخته همچون مسیحیت به آن بی اعتنایی شده است و سعادت بشریت در گرو بازگشت دوباره به آن است.
سینمایی ضد الهیات اسلامی و ضد ایرانی ورطه که چهار سال پیش نیز در مجموعه نوروزی شبکه یک به روی آنتن رفت در حالی مجدداً در شبکه گذشته پخش شد که در همان زمان از سوی برخی کانون های نظارتی نسبت به مضامین این فیلم تذکراتی داده شده بود. پخش اینگونه فیلم ها که مضامین پنهان عرفان یهودی را در خود دارند در ماه های گذشته افزایش یافته است و به نظر میرسد رسانه ملی باید در ساختار فعلی گزینش و دوبله فیلم های سینمایی خارجی بازنگری جدی اعمال نماید. سینمایی 9 که به نحو فاحش تری به تبیین مبانی عرفان کابالا می پردازد نیز چندی پیش در باکس ویژه کودک شبکه پنج سیما به روی آنتن رفت.
کلمات کلیدی :